در گذشته گمان میرفت گوزن زرد ایرانی به کلی منقرض شده است، اما در سال ۱۳۳۴ معلوم شد تعدادی از آنها در جنگلهای اطراف رودخانه دز و کرخه باقی ماندهاند. این گونه منحصر به فرد با جثهای کشیده و بلند و شاخهای زیبا در سالهای اخیر توانسته است خود را با سازگاری ظریفی از خطر انقراض نجات دهد. همچنین گوزن زرد ایرانی که گاهی نیز به سبب پراکنش آن در منطقه، بینالنهرین نیز نامیده میشود، نادرترین گونه گوزن و از نظر جثه دومین آن بعد از گوزن قرمز در ایران و منطقه مدیترانه است.
از خانواده Cervidae، دو جنس Cervus و Capreolusدر ایران وجود دارند. از جنس Cervus دو گونه مهم قابل تشخیص است؛ مرال و گوزن زرد. اعضای جنس Cervus دارای دم با رشد زیاد و کاملاً واضح، شاخ بلند و زائدههای بالای چشمی هستند. اندازه بزرگ یا متوسط دم در آنها نسبتاً خوب رشد کرده و کاملاً دیده میشود.
سمداران شامل دو دسته اصلی میشوند؛ نخست، حیواناتی مانند اسب و کرگدن که سمی متشکل از یک انگشت دارند و فردسمان نامیده میشوند و دوم، زوج سمان (Artidoctyla) که دارای دو انگشت مساوی (انگشتان سوم و چهارم) در دست و پای خود هستند که به صورت سم درآمدهاند و شامل گونههای فراوانی از قبیل گوسفند، بز، بزکوهی و گاو و گوزن میشوند. این راسته دارای حیواناتی متوسط تا بزرگ جثه است که اکثرا (در ایران به استثناء خانواده گراز) دارای شاخهای بلند هستند. ویژگی مشترکی که تمام اعضای این خانواده را به هم پیوند میدهد، دارا بودن شاخ گوزن (Antler) است.
گوزن زرد ایرانی گوزنی است با اندازه متوسط که ارتفاع آن در ناحیه شانه ۹۵ تا ۱۱۰ Cm و طول بدن در حدود ۲۴۰ Cm و طول دم با موها لوله های انتهایی در حدود ۳۰ Cm است گوش ها بلند هستند ولی نوک آنها زیاد تیز نیست ولبه جلویی قسمت پائین گوش دارای حاشیه ای از مو است. پوزه برهنه و چروک دار و تیره رنگ است. ثم ها تیره رنگ و باریک و بلنداند. رنگ زمینه بدن قهوه ای آهویی است. پهلو های صورت و زیر پوز و چانه تا پایین صورت و همچنین عقب چشم ها و عقب صورت از قاعده گوش ها تا ناحیه گلو روشن متمایل به سفید است. پهلو های بدن کمی از پشت که قهوه ای روشن است کم رنگتر و متمایل به کرمی رنگ است در پشت و قسمت بالایی پهلوهای بدن لکه های سفید واضحی دیده می شوند در طول وسط پشت بدن دو خط سفید وجود دارد و رد هر طرف پهلو ها لکه های سفید به صورت بک خط سفید و پهن و کوتاه دیده می شود سفید رنگ و با تعدادی موهای سیاه است. نزدیک قاعده دم بالای کله سفید در هر طرف لکه ای از موهای سیاه وجود دارد زیر شکم تقریباً سفید رنگ و پاها مانند زمینه پشت قهوه ای است گوش ها در سطح خارجی قهوه ای خاکستری و در نوک تیره تر و حاشیه و سطح داخلی آنها سفید رنگ است.
به طور کلی رنگ در فصول مختلف و در جنس نر و ماده و در افراد ممکن است تغییر کند. در زمستان موها بلندتر و به رنگ قهوه ای قرمز مخلوط با خاکستری کم رنگ است و لکه ها کمتر واضح هستند.
زمینه بدن در ماده ها کمی تیره تر است. شاخ فقط در نرها وجود دارد و دارای قاعده قوی و ضخیمی است که در بالای آن شاخه یا زائده های کوتاه بالای چشمی روئیده است. بالاتر از آن شاخ بتدریج پهن شده و قسمت مسطحی شبیه کف دست تشکیل می دهد که از آن یک شاخه یا دو شاخه داخلی انشعاب پیدا می کند. از گوشه عقبی قسمت پهن یک ساقه قوی و استوانه ای شکل خارج شده و معمولاً این ساقه به سه شاخه کاملاً رشد کرده منتهی می شود. و زائده های کوچک دیگری از هر یک از آنها خارج می شود. در جمجمه پوزه بلند و در پهلو های فک ها کمی فرو رفتگی وجود دارد.
استخوانهای بینی نسبتاً بزرگ و سوراخهای بین استخوان اشکی از نصف بزرگترین طول اشکی کمتر است. حدقه زیاد برجسته نیست و ناحیه بین حدقه ای پهن و مسطح و ناحیه پیشانی کمتر بالا آمده است.
قسمت ریشه ای شاخ ها از عقب حدقه خارج شده و کمی به طرف عقب متمایل می شود. لبه خارجی زیگوماتیک تقریبا مستقیم و در ناحیه ریشه عقبی بدون برجستگی است بطوریکه از سوراخ شنوایی خارجی بالاتر قرار نمی گیرد. جمجمه در بالا خیلی محدب است. کام باریک و بلند و صندوق صماخ کمی برجسته است. در فک بالا دندان پیش و نیش وجود ندارد و دندانهای پیشین فک پائین در اندازه و شکل زیاد متفاوت هستند. دندانهای آسیا کوتاه و حجیم اند. (اسماعیل اعتماد – ۱۳۵۷)
گوزن زرد ایرانی از نژاد(Brooker, 1875(Cervus Dama Mesopotamica است که اولین بار مورد توجه Robertson معاون کشول انگلیس در بصره قرار گرفت و Robertson یک نمونه از این گوزن را که در سال ۱۸۷۰ از کنار رود کارون شکار کرده بود به موزه تاریخ طبیعی لندن فرستاد Brooker در سال ۱۸۷۵ این گوزن را با نام علمی Cervus (Dama) Mesopotamica در مجله انجمن جانور شناسان لندن به طور زیر معرفی کرد:
( موها با بلندی متوسط و خشن و نزدیک به هم، ججمه در مقایسه با درازای آن پهن و به طور کلی شیه Dama Vulgaris است. اندازه کلی شاخ در یک خط راست ۲۲ اینچ و ارتفاع آن از ناحیه پهن ۷ اینچ و پهنای آن ۵ اینچ است. ارتفاع بدن حیوان نر از ناحیه شانه ۴۵ اینچ است) (اسماعیل اعتماد- ۱۳۵۷)
Brooker در سال ۱۹۷۶ اندازه های زیر را برای جمجمه گوزن زرد ایران ارائه داد:
- بزرگترین طول جمجمه در خط مستقیم ۳۱۳ میلیمتر
- فاصله ی لب جلوئی حدقه تا انتهای آزاد استخوان پیش فکی ۱۶۵ میلیمتر
- فاصله ی انتهای جلوئی استخوان بینی تا انتهای آزاد استخوان پیش فکی ۶۹ میلیمتر
- پهنا در فاصله بین دو حلقه ۱۱۷ میلیمتر
- پهنای انتهای بالای استخوان های بینی بین حفره های جلوئی حدقه ۷۴ میلیمتر
-فاصله در پائین حدقه تا درز فکی آسیائی ۲۸ میلیمتر
- فاصله درز فکی آسیایی تا آلوئل دندان آسیایی عقب ۲۳ میلیمتر
- طول ردیف دندان های پیش آسیایی بالا ۳۹ میلیمتر
- طول ردیف دندانهای آسیایی بالا ۵۳ میلیمتر (اسماعیل اعتماد- ۱۳۵۷)
گوزن زرد ایرانی کوچکتر از مرال است تا زود تر بتواند در جنگلهای تنک خود را مخفی کند و شانس بقای بیشتری داشته باشد. رشد شاخ ها از یک سالگی به بعد شروع می شود ولی شاخک ها از ۲ سالگی تشکیل شده و نسبت به شاخ دو گونه دیگر گوزن ایرانی یعنی مرال و شوکا بیشتر حالت پنجه ای دارد (شاخ گوزن زرد اروپایی از گوزن زرد ایرانی پنجه ای تر است بطوریکه عده ای آنرا پنجه شاخ می نامند).
لازم به ذکر است که پنجه شاخ اصطلاحی است که شکارچیان به گوزن هایی با شاخ های پهن مانند موسی، کاریبو و گوزن زرد اروپایی اطلاق می کنند وزن بدن و اعضاء در گوزن های نر و ماده و همچنین در گروههای مختلف سنی متفاوت است. معمولاً یک گوزن نر بالغ وزنی در حدود ۸۰ تا ۱۲۰ کیلوگرم داشته (وزن متوسط آنها ۸۰ کیلوگرم است) و ماده ها کوچکتر از نرها می باشند و طول بدن گوزن های نر با احتساب دم تا ابتدای پوزه از ۸۰ تا ۱۲۰ سانتیمتر متغیر است (در برخی منابع آمده طول متوسط بدن نرهای بزرگ تا ۱۸۰ سانتیمتر می رسد) رنگ گوزن های زرد ایرانی مخلوطی از زرد و قرمز (قهوه ای آهویی) است که در فصول مختلف سال تغیراتی در آن صورت می گیرد. یک نوار سیاه کمرنگ در ناحیه بالای دم به صورت نیم دایره وجود دارد که این سیاهی، پشت نیز کشیده شده است. رنگ بدن گوزن زرد در تابستان زرد مایل به قهوه ای روشن است و در زمستان به علت رشد پشم در سطح بدن رنگ حیوان به زرد مایل به قهوهای تیره می گراید. (زکی- ۱۳۸۳)
ساده ترین نوع شاخ در گوزن ۲ ساله دیده می شود که به شکل ساقه های تیز و منفرد و با حداکثر طول ۱۵ سانتیمتر رشد می کنند از نظر شکل شاخ گوزن زرد ایرانی و گوزن زرد اروپایی متفاوت می باشند.
در گوزن زرد اروپایی شاخک ها در جلو و در میانه شاخ ها بلندتر بوده و بقیه شاخک ها اساساً موجب گسترش و کشیدگی شاخ شده ولی شاخ در زیر گونه ایران به پهنی و گستردگی نوع اروپایی نیست و بر روی صنعت خوقانی شاخ های حالت پنجه ای وجود نداشته و شاخک های پیشانی برجستگی بیشتری در آنها دیده می شود. شاخ در هر دو می تواند به طولی در حدود ۳۹ تا ۷۰ Cm برسد. البته مشاهده شده که برخی از گوزنهای زرد ایرانی شاخ های مشابه به با نوع اروپایی تولید کرده اند و واریته های حدواسط زیادی در این بین دیده شده است و به طور کلی فرم شاخ ها در هر فرد از جمعیت با یکدیگر تفاوت هایی دارند هر چند چگونگی و میزان رشد شاخ ها به منابع غذایی در دسترس گوزن ها در طول سال وابسته است (اینترنت-۶).
خصوصیات و عادات رفتاری:
الف) وزن، رنگ، ارتفاع و طول عمر: بزرگترین نوع گوزن از لحاظ جثه، موس (moose) یا گوزن شمالی است که شاخهایش با جثهاش متناسب است. وزن آن ممکن است ۴۰۰ کیلوگرم و وزن شاخهایش به ۲۳ تا ۲۸ کیلوگرم برسد. وزن گوزن زرد بسته به جنس و سن و سال، از ۷۰ تا ۱۸۰ کیلوگرم متغیر است. رنگ زمینه بدن گوزن زرد نر و ماده یکسان بوده و در طرحبندی آنها تفاوتهایی جزیی دیده میشود. معمولاً رنگ آن در بالای بدن تقریباً قرمز کمرنگ یا قرمز مایل به زرد است و چند ردیف لکه سفید در دو طرف خط تیره پشت به صورت خطوط طولی دیده میشود. همچنین شکم و قسمتهای تحتانی گردن سفید است. در زمستان رنگ موها تغییر کرده و مایل به قهوهای خاکستری میشود. وجود نمونههایی با تفاوتهای رنگی فاحش کاملاً عادی است. رنگهای زمینه تمام سفید و یا تمام سیاه از این جملهاند. این حیوان ۱۵۰ تا ۲۰۰ سانتیمتر ارتفاع تنه و ۱۶ تا ۲۰ سانتیمتر دم دارد. همچنین این جانور زیبا عمری به درازای ۲۰ سال دارد. تنها تفاوت ظاهری غالب که به خوبی قابل مشاهده است این است که ماده گوزنها شاخ ندارند و از نظر جثه از گوزن نر کوچکتر هستند.
ب) شاخ: شاخ روی سر سایر پستانداران علفخوار میروید. سرون شاخ فقط در اعضای خانواده گوزن، دیده میشود. سرون شاخ، شاخه شاخه است و چندین نوک دارد. رشد شاخها از یک سالگی به بعد شروع میشود، ولی شاخکها از ۲ سالگی ظاهر میشوند. اندازه سرون شاخها نشانهی سن گوزن نر و موقعیت آن در گله است و معمولاً طول شاخ ۲ تا ۳ برابر سر است. با پایان یافتن فصل جفتگیری شاخها میریزند و در بهار بعد دو مهره استخوانی بر پیشانی حیوان ظاهر میشود. پوستی با موهای نرم که مخمل نامیده میشود، مهرهها را میپوشاند. در مدت چند ماه رشد مهرهها تکمیل و استخوان آنها سفت میشود. آن گاه گوزن نر شاخهایش را به درختان و سنگها میمالد و مخمل آن را که به صورت بافت مرده در آمده است جدا میکند. بعد از جدا شدن مخمل، حیوان همچنان به مالیدن شاخها به درخت و سنگ ادامه میدهد تا تیز و براق و آماده پیکار شود. هر سال که میگذرد شاخها بزرگتر و گستردهتر میشوند. این رشد و گستردگی تا زمانی که حیوان بالغ میشود ادامه دارد، ولی پس از آن شاخها تغییر چندانی نمیکند.
ج) ارتباط: گوزنها به وسیله صدا یا حرکات با هم ارتباط برقرار میکنند. هنگام نزدیک شدن خطر، گوزن ماده فریاد اخطاری سر میدهد و بقیه گوزنها با شنیدن این صدا به طور منظم و هماهنگ از خطر میگریزند. یکی دیگر از راههای اعلام خطر آن است که اولین گوزنی که نشانهای از خطر را احساس کرد روی چهار پا جست میزند و یا صدایی شبیه صدای شکستنی ایجاد میکند.
گوزن زرد معمولاً در جریان روز در انبوه درختان جنگل پنهان شد و میان بوته ها و درختان کوچک می خوابد و فقط صبح زود و هنگام غروب در حاشیه جنگل ظاهر شده و در جستجوی خوراک بیرون می آید. در طول فصل جفتگیری نرهای بزرگ ممکن است کاملاً دست از خوردن برداشته و در نتیجه اغلب دچار کاهش وزن می شوند. نرهای جوان تر در اطراف پرسه زده و به شکل عادی به خوردن ادامه می دهند. قبل از حرکت به سو ی مناطق برای غذا گروههای کوچکی شکل گرفته و در پشت مرزهای جنگلی پرسه می زنند و زمانی قابل توجه را، قبل از اطمینان از امنیت منطقه و جرات ورود به آن، در آنجا سپری می کنند. گوزن زرد حواس بسیار تکامل یافته ای دارد و علاوه بر دارا بودن حس بینایی قوی، به کمک قوه بویایی خود می توانند از فاصله چند صد متری به وجود دشمن پی ببرد. هرچند در نواحی باز با وجود تعداد فراوان چشم ها و گوشهای حاضر در یک گروه بی سختی امکان نزدیک شدن به آن ها وجود دارد.
گوزن زرد اغلب کاملاً بی حرکت می ایستد و تا زمانی که حرکت کوچکی انجام نداده و یا گوش هایش تکان نخورده دیده نمی شود. در اوقات خطر گاهی با حرکات جهشی پرش هایی در دعوا انجام می دهد که در این حرکات هر چهار پا به یکدیگر نزدیک شده و همزمان از زمین جدا می شوند(Stotting) خیزهایی که این گوزن بر می دارد دو تا سه متر ارتفاع و شش تا هفت متر طول دارد. علاوه بر این گوزن زرد شناگر قابلی است و در بسیاری از موارد از این ویژگی برای فرار از خطر بهره می برد به طوری که مشاهده شده در بسیاری موارد برای دفع خطر به آب می زند.
در بیشه، در زمان ایجاد مزاحمت و احساس خطر تمامی حرکات متفاوت با مراتب چیرگی انجام پذیرفته و افراد گله به دنبال ماده های غالب و به قسمت مناطق جنگلی حرکت کرده و معمولاً هر نر بالغ در جهات مخالف پراکنده می شود و ماده غالب را تعقیب نمی کند.
گوزن زرد مانند شوکا و مرال گوزنی با ساختار اجتماعی (گله ای) است. ترکیب گاه بر حسب زمان در طول سال دگرگونی است. برای بیشتر سال ماده های بالغ با بچه گوزنها و گوزنهای یکساله، و نرهای بالغ تنها یا در گله های سه تا پنج تایی زندگی می کنند گله های ماده بوسیله یک گوزن ماده چیره رهبری می شوند و دو گروه در اول فصل جفتگیری به هم ملحق می شوند. گوزن های زرد قلمرویی برای خود ترسیم نمی کنند ولی در محدوده ای که گام برداشته و به دنبال غذا می گردند سکنی می گزینند که اغلب خو اصلی طولانی و در مناطقی مشترک با گله های دیگر است. فقط در حاوی فصل جفتگیری نرها رفتار قلمرو طلبانه از خود نشان می دهند (اینترنت-۷).
جفت یابی، جفت گیری و تولید مثل:
در اواسط شهریور ماه جفگیری شروع می شود در این فصل گردن نرها متورم می شود بین نرها جدالهایی در می گیرد و نرهای قوی تر با در اختیار گرفتن تعدادی ماده تشکیل حرم سرا می دهند.
مدت آبستنی حدود ۸ ماه است. یک و بندرت ۲ بچه می زایند. بچه ها پس از تولد قادر به راه رفتن و دویدن هستند ولی مادر در چند روز اول آن ها را در بین علف های بلند مخفی می کند. بچه ها به علت هم رنگی با محیط، نداشتن بو و تحرک، از دید حیوانات طعمه گیر مخفی اند و در ۵/۱ سالگی بالغ می شوند. طول عمر گوزن زرد حدود ۱۶ سال است (هوشنگ ضیایی – ۱۳۷۵).
یک گوزن نر در ۱۸ ماهگی به بلوغ جنسی می رسد و در آن زمان گله ماده ها را ترک می کند هر چند آمادگی جفتگیری را برای ۵ تا ۶ سال دیگر ندارند. زمانی که به بلوغ فیزیکی رسیدند می توانند با نرهای بالغ برای به دست آوردن حق جفتگیری با یک ماده رقابت کنند. به طور کلی فصل جفتگیری در گوزن های نر در اوایل زمستان صورت می پذیرد. بدان معنا که ماده ها در طول زمستان حامله هستند و بچه ها را در اوایل بهار به دنیا می آورند. بهار بهترین زمان برای به دنیا آوردن بچه هاست زیرا هوا شروع به گرم شدن کرده و غذا فراوان می شود. مادر باید یک منبع غذایی در اختیار داشته باشد تا بتواند شیر کافی برای بچه اش تولید کند. طول دوره حاملگی یا دوره آبستنی در گوزن زرد بین ۳۱ تا ۳۲ هفته است فصل جفتگیری با تغییرات در رفتار نرها و ایجاد مراسم جفتگیری مشخص می شود. این مراسم شامل پاکشیدن بر زمین و ضربه زدن به بوته ها و درختان است. نواحی ای که گوزن ها در آن پراکنده می شوند بستگی به تراکم جمعیت گوزنهای منطقه دارد.
در تراکمهای پائین قلمرو بزرگتر است. گوزن های نر در مکانهایی که پا کشیده ادرار می کند و نیز ممکن است ادرار را به خود و شاخ هایش بمالد. نرها اغلب به همان مکانهای اجرای مراسم جفت یابی در سال قبل باز می گردند. در این مدت نرها رایحه بسیار قوی از خود متصاعد می کنند که به وسیله آدمی نیز قابل تشخیص است. برخلاف گوزن شوکا و قرمز ، گوزن زرد از مکانهای پاکوبیده برای غلتیدن در آنها استفاده نمی کند. نرها همچنین پوست درختان و بوته ها را ساییده می کنند و بوی خود را از غدد، عطری زیر چشمی بر روی تنه درختان به جا می گذارند. در زمان مراسم جفت گیری نرها یک صدای فریاد مانند ویژه از خود ساطع می کنند که مشابه با یک آروغ کشیده عمیق است. ماده ها در اطراف مکانهای برگزاری مراسم جمع شده و به وسیله فعالیت های نرها و محرک های سمعی و بویایی جلب می شوند در طی این فصل نرها با هم می جنگند که اساساً از کشمکش ها و هل دادن حریف با شاخ تشکیل شده است. همچنان که نرها یکدیگر را هل می دهند برای مجبور کردن حریف به فرار وی، عقب راندن وی، گردن خود را می چرخانند. برنده اغلب زخمی بر پهلوی بازنده با شاخ هایش برجا می گذارد که باعث می شود وی فرار کند. یکساله ها و دیگر نرهای جوان تر در مکان های جفت گیری تحمل می شوند اما اگر گوزنی با اندازه مشابه ظاهر شود معمولاً دوباره جنگ در می گیرد. به محض آنکه ماده ای آماده جفت گیری شد نرها اطراف ماده مورد نظر گشته و میزان پذیرایی جنسی وی را با بو کشیدن نواحی مخربی و امتحان ادارار آنها می آزمایند. آزمایش اینگونه از ماده ها Fleh Men نامیده می شود و از نشانه های آن، نری است که سر خود را بالا گرفته و لب های خود را تکان می دهد اگر ماده ورتاک باشد (Oestrus) ممکن است نر او را تعقیب کند که در برخی اوقات قبل از صورت پذیرفتن جفتگیری، مسافت قابل توجهی از مکان جفتگیری پیموده می شود. اغلب آواهای دو جنس در زمان این تعقیب صورت می پذیرد. ماده ها با دیگر اعضا گروهها و بچه هایش با آواهای جیغ مانند و ناله های بع بع مانند متفاوت در طول سال ارتباط برقرار می کنند. نرینه ها فقط صدای آروغ مانند کشیده عمیق خود را در طول فصل جفت گیری، زمانیکه این فریاد هر دو ثانیه یکبار برای یک دوره زمانی پی در پی تکرار می شود سر می دهند. در طول فصل جفت گیری با به ورتاکی رسیدن یک ماده همه نرها در یک مکان شروع به فریاد کشیدن دوباره می کنند
رفتار های جفت یابی تحت تاثیر شرایط محیطی و ترشحات هورمونی و در زمان خاص صورت می گیرد. شرایط آب و هوائی همانند دما و بارندگی زمان جفت گیری را تغیر می دهد این زمان در استان خوزستان بدلیل گرمای هوا زودتر در مرداد تا اوایل شهریور است. مادر بچه تازه به دنیا آماده اش را تمیز می کند بچه چند دقیقه پس از تولد روی پا می ایستد و شیر می خورد.
مادر بچه های تازه به دنیا را با دست تکان می دهد و بدن خیس آن را می لیسد. و او را به ایستادن تشویق می کند بچه روی پاهایش تلو تلو می خورد و شروع به تعقیب مادر می کند، سپس می افتد. مادر کنار بچه دراز می کشد، سرش را تکان می دهد و او را به سمت خود می خواند. بچه دلیرانه برای ایستادن تلاش میکند، دوباره می افتد عاقبت مادر بچه را به سمت صخره ها می برد تا شب در آنجا بخوابند.
تعیین شده که بیش از ۸۰ درصد بچه های که از مادر قوی متولد شده اند نر هستند. شیر ماده های ضعیف ماده به دنیا می آورند این خصیصه در آنها ژنتیکی است. هر چند برای گوزن نر پیروزی در جنگلها بسیار اهمیت دارد ولی اینکه بی دلیل بجنگد هم بسیار مهم است. این جنگلها بسیار خطرناکند از همین رو در آغاز جنگ نرها می جنگند، با خرخر کردن همدیگر را ارزیابی می کنند وسعی می کنند تا آنجا که ممکن است جلوی جنگ کردن را بگیرند. رقابت در خرناس کشیدن یکی از روش هاست. چون تنها گوزن قوی تر میتواند خرناس بلند سر دهد (زکی-۱۳۸۳)
گوزن های ماده به هنگام زایمان از گروه ماده ها جدا شده و مناطقی با پوشش مرتعی انبوه و دور از دسترس و دید را انتخاب نموده و بچه های خود را در این محل ها به دنیا می آورند.
در دشت ناز ماده اکثراً در پلاک آخر به دلیل داشتن پوشش گیاهی مناسب تر زایمان می نماید و در پلاکهای اول به علت وجود انبارها رفت و آمد زیاد زایمان ندرتاً انجام می گیرد. در سال ۱۳۶۴ به علت عدم دسترسی گوزن های ماده به پوشش گیاهی مناسب موجب گردید که در سه راس از نوزادان در پلاک های وسطی توسط گربه وحشی از بین بروند. گوزن های نر از قلمرو کوچک خود به شعاع ۶۰-۵۰ متر پیرامون این جاده در مقابل نرهای دیگر به شدت دفاع نموده و تلاش آنها در این دوره بر این پایه استوار است که تا حد امکان با تعداد بیشتری ماده جفت گیری نمایند. وقتی گوزن زرد مطمئن شد که مزاحمی در اطراف نیست شروع به لیسیدن سر و صورت گوزنهای ماده کرده و آنها را نوازش می دهد سپس یکی از ماده ها را انتخاب کرده و پس از لیسیدن او با نعره کشیدن گوزن ماده را از جا بلند کرده و ۳ تا ۴ متر از ماده های دیگر که در حال استراحت هستند فاصله می گیرند. در این موقع گوزن ماده مشغول نظافت خود بوده و گوزن نر او را میبوید و برای جفتگیری به روی او می پرد ولی گوزن ماده برای جفتگیری آمادگی نشان نمی دهد. نر مجدداً این عمل را تکرار می نماید و هر دفعه با نارضایتی گوزن ماده رو به رو می گردد. هر لحظه به بی تابی گوزن نر افزوده می گردد. و در حالی که گوزن ماده همچنان مشغول نظافت خود می باشد بلاخره گوزن ماده تن به آمیزش داده و بعد از اتمام جفتگیری گوزن نر به سراغ گوزنهای ماده دیگر رفته و از حرمسرای موقتی خود حراست می نماید. این عمل همچنان تا پایان دوره جفتگیری ادامه داشته و در طول این مدت گوزن نر تا سی درصد وزن بدن را از دست می دهد. ماده ها در ۱۶ ماهگی آمادگی جفت گیری دارند و دوره آبستنی آنها حدود ۸ ماه طول می کشد و در اوایل بهار یک نوزاد که رنگش تیره تر از مادر است به دنیا می آورند. (نبوی – ۱۳۸۴)
زایمان و بزرگ کردن بچه ها:
اندکی قبل از زایمان ماده ها بیشتر و بیشتر بی قرار می شوند و نمی توانند در یک جا ثابت بمانند. گوزن های ماده که در یک نقطه کاملاً منزوی زایمان می کنند به کمک این، از خطر شکار شدن کودکانشان می کاهند. (مهمترین دشمنان طبیعی گوزن زرد بسته به محیط زندگی اش گرگ، گربه جنگلی و خرس است و بچه ها در برخی موارد به ندرت توسط روباه شکار میشوند) در ابتدای زایمان عضو تناسلی ماده باز شده و مایع رحمی آزاد می شود، در زمان زایمان ممکن است متناوباً بنشیند و بایستد اما زمانی که کودک در راه است خواهد ایستاد تا نیروی جاذبه به خروج کودک کمک کند. تقریباً در همه زایمان ها کودک از ناحیه سر خارج میشود پس از به دنیا آمدن کودک مادر او را می لیسد تا تمیز شده و عاری از بو شود نیم ساعت پس از تولد جفت دفع می شود و مادر آن را می خورد و با خوردن جفت برخی از مواد ضروری که جفت حاوی آن هاست جذب می شود و همچنین خطر یافتن نوزادان بوسیله شکارچی ها کاهش می یابد. جفت معمولاً نشانه بسیار خوبی است و یافتن آن ساده خواهد بود. گوزن های جوان در هنگام تولد معمولاً به خوبی رشد کرده اند ولی هنوز بسیار آسیب پذیر هستند. بچه گوزن به دنیا آمده در هنگام تولد ۵/۴ کیلو وزن دارد. در گوزن زرد دو قلو زایی نادر بوده و در ۱% همه زایمان ها صورت می گیرد در این موارد کودکان به جای مخفی شدن با هم، جداگانه مخفی می شوند با انجام این کار اگر شکارگری یکی را بیابد هنوز یک شانس که دیگری یافت نشود و زنده بماند وجود دارد. خال ها از بدو تولد همراه گوزن بوده استتار وی کمک می کنند.
برای هفته های آغازین زندگی شیر مادر تنها غذایی است که کودک دریافت می کند اما از حدود ۲ هفتگی گوزن جوان شروع به دریافت مقادیر کم غذاهای سبز می کند از حدود یک ماهگی گوزن جوان در دفعات و مقادیر بیشتر از مواد سبز تغذیه می کند. ولی هنوز به میزان زیادی به شیری که از مادرش دریافت می کند وابسته است. از شیر گرفتن گوزن جوان در حدود شش ماهگی شروع می شود و تعداد زمانهای دریافت شیر در هر روز بتدریج کم میشود و میزان شیری که ماده تولید می کند نیز کمتر و کمتر می شود اگرچه گوزن ها در این سن قادر به زندگی تنها و مستقل از مادر خود می باشند با وی تا زمان تولد نوزاد بعدی می مانند که معمولاً یک سال است (در برخی موارد که یک ماده از حاملگی باز مانده یا نوزاد خود را از دست می دهد بچه گوزن تا سال بعد او را همراهی می کند) پس از به سر رسیدن این زمان هر یک به مسیرهای جداگانه ای می روند و معمولاً گوزن جوان مادرش را هرگز دوباره نخواهد دید ولی گاهی ماده ها با کودکان خود بازگشته و گله های کوچکی را تشکیل میدهند
توصیف نرینه ها:
گوزن های نر علاوه بر دارا بودن شاخ، دارای گردن کشیده تر و عضلانی تر از ماده ها سیبک گلویی مشخص و غلاف تناسلی بزرگ و نمایان که به شکل یک ماهوت پاک کن (Brush) بوده در طول فصل جفتگیری سر آن تیره تر شده و به طرف خارج بر می گردد می باشند.
تعیین سن گوزن زرد :
به دو طریق سن گوزن زرد را تعیین می کنند؛
۱-از روی شکل شاخ: در گوزن زرد هر ساله به تعداد شاخک های شاخ افزوده میشود بطوریکه در سال اول زندگی شاخ گوزن فاقد شاخک ها است و در سالهای بعد هر سال یک شاخک به شاخ گوزن افزوده می شود که معمولاً تا ده سال ادامه دارد (تا ۱۰شاخک) بعد از ده سالگی بدلیل کهولت از تعداد شاخک ها کاسته شده و شاخ کوتاهتر می گردد.
۲- برش دندان آسیا: این روش برای تعیین سن دقیق حیوان صورت می گیرد بدین منظور برش عرضی از دندان آسیا تهیه کرده و از روی خطوط تیره و روشن موجود در روی برش تهیه شده سن دقیق حیوان برآورد می گردد. (زکی – ۱۳۸۲)
رنگ بدن:
اختلاف جزئی در رنگ پوشش بدن افراد یک جمعیت نیز ممکن است دیده شود این تغییرات عموماً به علت تمرکز پیگمانهای رنگی در موها و وضعیت فیزیکی حیوان بستگی دارد معمولاً تمرکز پیگمانهای رنگی در انتهای آزاد موها زیادتر است. بطوریکه ابتدای مو به صورت کمرنگ دیده می شود. اندازه و بلندی مو در سطح بدن متفاوت است. تعویض یا ریختن مو در گوزن سالی دو بار انجام می شود ابتدا در بهار موها و پشمهای زمستانی شروع به ریختن می کند و معمولاً از ناحیه گردن و دو طرف بالای ران ها شروع می شود. مرحله بعدی ریزش مو در پائیز انجام می شود که گوزن در تدارک پشم زمستانی می باشد. ( نبوی- ۱۳۸۴).
غدد معطره:
در سطح بدن گوزن تعدادی غدد معطره وجود دارد. نقش اصلی این غدد در گوزن هنوز به خوبی روشن نشده است معهذا وجود این غدد در برقرار نمودن ارتباط بین افراد مختلف جمعیت آنها بی تاثیر نمی با شد در هر دو جنس نر و ماده غدد بین انگشتی، فوق مچی و زیر چشمی بطور زوج وجود دارد. ممکن است در جنس نر غدد دیگری در قسمت آلت تناسلی و بن شاخی دیده شود (نبوی – ۱۳۸۴)
دندان گوزن زرد ایرانی :
تعداد دندانها در گوزن بالغ بر ۳۲ عدد و دارای فرمول دندانی پیش ۳/۰، نیش ۱/۰، پیش آسیا ۳/۳ و آسیا ۳/۳ می باشد بطوریکه از فرمول دندانی نتیجه می شود تعداد ۲۰ عدد دندان در آرواره پائین و ۱۲ عدد دندان در آرواره بالا قرار گرفته است. ۸ عدد دندان جلوئی در آرواره پائین را که از دندانهای پیش و نیش تشکیل شده است و اصطلاحاً دندان های پیشین می نامند. آرواره بالائی فاقد دندان های پیشین می باشد. نوزادهای تازه متولد شده همگی دارای دندانهای شیری می باشند تعداد این دندانها ۲۰ عدد بوده که ۸ عدد آن ها را دندانهای پیشین در آرواره پائین و بقیه را دندانهای پیش آسیا (۳ عدد در هر نیم آرواره) تشکیل داده است (نبوی – ۱۳۸۴)
وسیله دفاعی حیوان:
به هنگام خطر چنانچه قادر به مبارزه بوسیله شاخ با دشمن نباشد و یا این که در مرحله ای قرار گرفته که شاخ اندازی صورت گرفته و حیوان شاخ ندارد جهت فرار بلادرنگ و رهایی کامل از دست دشمن (خواه طعمه خوار، خواه انسان) خود را به رودخانه زده و مانند گاومیش از شنای خوبی برخوردار است و به محض خارج شدن از آب به جنگل رفته و از پشت انبوهی درختان به دشمن می نگرد. نوزاد گوزن از مادر خود تیز تر و به هنگام خطر از قوه استتار استفاده می نماید. (بهروزی راد – ۱۳۸۱)
رژیم غذایی :
رژیم غذایی گوزن زرد به ناحیه ای که در آن ساکن است بستگی دارد بطور مثال در نواحی جنگلی بسته به پوشش گیاهی منطقه در تابستان از علف، برگ و جوانه های درختان، گیاهان جنگلی، در پائیز به وفور از میوه درختان بلوط، راج، مخروطیان و تمشک جنگلی و دیگر میوههای جنگلی، قارچ ها و گلسنگ ها و در فصل سرما از خزه، لجن و پوست درختان تغذیه می کند. بدلیل توانایی گوزن زرد دز ایستادن روی ساق های عقبی خود برای دستیابی به غذاهای در ارتفاع، مشاهده خطوط کاملاً مشخص چرا بر درختان و بوته ها در ارتفاع ۵/۱ تا ۲ متری سطح زمین امری غیر عادی نیست. در نوع اروپایی در مناطقی که در حاشیه شهرها قرار دارند و گوزن ها فراوان هستند اجسامی چون بادکنک، انواع کاغذ، تکه های پلاستیک و جعبه های شیرینی در معده آنها یافت می شود گوزن زرد مانند اغلب گوزنها آب مورد نیاز خود را از غذایی که می خورد و یا از شبنم و بندرت از نوشیدن بدست می آورد.
گمان برده می شود که گوزن زرد ایرانی در زیستگاه اصلی خود دزو کرخه فه بیشترین گرایش را به درختچه سریم [۱](Lycium Shawii) دارد. ولی الله مظفریان در جلد اول کتاب فلور خوزستان ص ۲۴۷ از حاشیه مزارع، کنار جویبارها در مناطق اطراف اهواز، سوسنگرد، شوش، هفت تیه، اندیمشک، شوشتر، حاشیه رودخانه کرخه، دز کارون بعنوان مناطقی که این گیاه دیده می شود نام می برد. در جلد ۲۴ کتاب فلور ایران صفحات ۴۸ و ۴۹ فهرست تفضیلی پراکندگی این گونه گیاهی در ایران آمده است. قابل توجه است که پراکندگی جهانی این گونه گیاهی بسیار مشابه با مناطقی است که در گذشته گوزن زرد ایرانی در آن جایی میزیسته که براساس صفحه ۴۸ همان کتاب به جز ایران شامل ترکیه، عراق، پاکستان، شمال آفریقا می شود سرشاخه های درختانی چون پده (Populus Euphratica)، گذ (Mocrocarpa Tamarix) و گیاهانی چون علف شور (Salsola Crassa) ، علف مار (Copparis Seinusa) و به نسبت کمتر تمشک (Rubus Spp) ، کاهوی وحشی (Lactucaspp) و اسفناج وحشی (Atriplex Spp) داشته باشد.
نیاز گوزن ها به مواد غذایی بر حسب فعالیت های زیستی در طول ماههای مختلف سال تفاوت می کند در دوره قبل از فصل جفتگیری گوزن ها میل فراوانی به غذا از خود نشان می دهند و در طول دوره جفتگیری میزان تغذیه بویژه در گوزنهای نر کاهش یافته و پس از این دوره مجدداً افزایش می یابد. در طول فصل زمستان بطوریکه میزان تغذیه پائین بوده و در شروع فصل بهار به موازات افزایش فعالیت های زیستی (رشد شاخ در نرها و رشد نهایی جنین و شیر دهی نوزادان در ماده ها) میزان تغذیه بالا می رود
به طور کلی افزایش یا کاهش میزان تغذیه در طول ماههای مختلف سال با عرضه مواد غذایی در زیستگاه طبیعی با فعالیت های زیستی مختلف گوزن ها هماهنگ می باشند. به عبارت دیگر روند انتخاب طبیعی موجب گردیده که برحسب تامین منابع غذایی لازم از طرف محیط در زمان های مختلف با فعالیت های زیستی همگام گردیده تا حداکثر بهره گیری از آن منابع بعمل آید. در اوایل فصل رویش وجود گونه های گراس (علف) و فوب (بوته) در رژیم غذایی گوزن حائز اهمیت است چون در این زمان گیاهان بیشترین و حیاتی ترین مواد غذایی را در خود دارا می باشند. زیرا به علت لطیف بودن برگ و ساقه از درجه خوش خوراکی بالائی برخوردار هستند. در فصول مختلف سال رژیم غذایی گوزن برحسب بافت، ساختمان و تنوع گونه ای گیاهی در زیستگاه تغییر می کند و در زمان ریزش برگ درختان، فوبها نقش مهمی در تامین غذا ایفا نموده و میوه درختانی مثل گلابی، آلوچه و بذر درخت بلوط (در دشت ناز) که دارای مواد غذایی مناسبی می باشد مهمترین غذاهای زمستانی را با کمیتی بسیار محدود تشکیل می دهند. افزایش بیش از حد حمایت گوزن در زیستگاه های دشت ناز و سمسکنده نسبت به ظرفیت زیستگاه منجر به کاهش تولید و تغییرات شدید در پوشش گیاهی (تجدید حیات طبیعی در درختان) و به وجود آمدن خط چرا (Brows Line) شده است. بیش از ۹ ماه از سال علوفه، جو و بذر بلوط در اختیار گوزن ها قرار می گیرد (جدول شماره ۱) و برای تامین نمک مورد نیاز آن ها در نقاط مختلف نمک سنگی گذاشته شده است.
بطور کلی این گوزنها فقط دوران کوتاهی از سال را به چرا می پردازند زمان تغذیه گوزن ها سپیده دم و هنگام غروب است و طول روز را به استراحت و نشخوار کردن می گذرانند
مگس قاتلی که به جان گوزن ها افتاده
به گزارش افکارنیوز، او بسيار مقاوم است و در شرايط مختلف توان سازگاري بالايي دارد. اين موجود دوست داشتني يکي از منحصر به فردترين موجودات زنده دنيا در ايران است. هنگام غذا خوردنش صبح زود يا غروب است، چشماني تيزبين دارد، شبگرد است و شناگر خوبي به شمار مي رود.
طول عمرش حداکثر به ۲۰ سال مي رسد. با اين همه زيبايي حيف است اگر روزي برسد که ديگر او را نداشته باشيم. بسياري در سراسر دنيا او را به نام «ايران» مي شناسند: «گوزن زرد ايراني» گونه اي نادر، جذاب و منحصر به فرد است که از شاخ و برگ گياهان و علف ها و گاهي از سرشاخه هاي درختان يا از پوست ساقه آن ها تغذيه مي کند.
زنگ هشدار خطر انقراض اين گونه جذاب ديرگاهي است به صدا درآمده است. بر همين اساس تلاش هايي براي حفظ و بقاي آن انجام شده است که به اختصار به آن ها اشاره اي مي کنيم. سال ۱۳۴۳، ۳ راس گوزن زرد ايراني به پناهگاه حيات وحش دشت نازي ساري منتقل شد، سال ۵۶، محوطه ۶ هکتاري در «سمسکده» ساري براي تکثير و زادآوري اين گونه محصور شد. طي سال هاي ۵۶ تا ۶۲ نيز ۲۲ راس از اين گونه جانوري، به جزيره «اشک» اروميه برده شد.
سال ۶۸ به مناطقي مانند «رزدلان» در استان کرمانشاه، جزيره کيش، جزيره سيري، حاشيه رود کرخه و جزيره کبودان در آذربايجان شرقي انتقال يافتند، همه اين کارها براي اين بود که گوزن خوش رنگ آفرينش نميرد، بماند، زادآوري کند و نسل او در نقاط مطلوب زادگاهش ايران بدود و هستي طبيعت را شاداب تر کند؛ اما اين پروژه ها نتايج دلخواه را در پي نداشت، سال ۸۲، تعدادي از اين گوزن ها به «ميان کتل» استان فارس و سال ۸۴ به باغ شادي منتقل شدند؛ مناطق مربوطه فنس کشي مي شد و اين حيوانات با دست تغذيه مي شدند. علت اين انتقال ها، نداشتن قدرت تطبيق با محيط جديد، وجود دشمنان و شکارچيان طبيعي و انساني بود که خطر مرگ را براي گوزن زرد ايراني به همراه داشت.
بد نيست بدانيد مناطقي مانند «ميان کتل» و «بيجار» بدون درخت است؛ اين در حالي است که اين جانور زيبا متعلق به مناطق جنگلي است! پروژ ه هاي ناموفق سوال شفاف و پررنگي برذهن هر کسي ايجاد مي کرد که آيا پيش از انجام اين کارها، کارشناسي هاي لازم و ضروري و مطالعات مورد نياز انجام نشده است؟ انتقال موجودات به مناطق خاص به منظور بقاي آن ها هزينه هاي گزافي در پي دارد و با اين آزمون و خطاها و آزمايش هاي پياپي در طول اين همه سال در مناطق مختلف زيستي، آيا نتيجه اي در اختيار کارشناسان و مسئولان قرار نداده است که دست از چنين هزينه هايي بردارند و به راه حلي اساسي بينديشند؟
متاسفانه مدتي است خبرهايي تلخ ونگران کننده درباره شيوع مرگ وميري نامعمول، بين اين گونه زنده منحصر به فرد ايراني منتشر مي شود. براي دريافت اطلاعات و تحليل دقيق تر به سراغ مهندس محمد درويش؛ عضو هيئت علمي و مسئول گروه اقتصادي اجتماعي موسسه تحقيقات جنگل ها و مراتع کشور رفتيم. وي در اين باره گفت: ۱۶ خرداد امسال گزارش هايي منتشر شد که حکايت از مرگ و مير غيرعادي در جامعه گوزن ايراني در منطقه کرخه داشت که در حقيقت شکل اين منطقه زيستگاه طبيعي آنها نيست.
وي ادامه داد: هرچند در گذشته زيستگاه طبيعي گوزن زرد منطقه کرخه بوده است ولي شکار بي رويه و تخريب محيط زيست، آن ها را در معرض خطر نابودي قرار داده است. وي يادآور شد: سازمان محيط زيست تلاش کرد با استقرار گونه هاي گوزن زرد در منطقه، وضعيت محيط طبيعي او را اصلاح کند. خوشبختانه آن ها هم سازگاري خوبي با محيط نشان دادند و به طرز قابل قبولي در حال افزايش بودند. ولي متاسفانه از ۱۶خرداد، روند مرگ و مير نسبتاً نگران کننده اي در جامعه آن ها ديده شد. درويش درباره نتيجه بررسي هاي انجام شده در مورد اين واقعه گفت: بررسي ها نشان داد نوعي مگس به نام «مياز» گوزن ها را نيش مي زند و بعد از نيش زدن، در بدن آن ها تخم ريزي مي کند، بعد از شکل گيري «لارو»ها، متاسفانه گوزن ها در فاصله کوتاه ۳ تا ۵ روز از بين مي روند.
تاکنون ۳۵ رأس گوزن از بين رفته است. مسئول تهيه برنامه کلان پژوهش بخش تحقيقات بيابان در چشم انداز ۲۰ساله کشور افزود: دام پزشکان، دارويي را که موجب درمان اين بيماري مي شود، در اختيار دارند. زيرا اين مگس ها و آسيب هايي که به همراه دارند پيش از اين نيز به سراغ دام هاي اهلي آمده بود و دام ها با اين دارو، درمان شدند. از اين رو دارو را به آبشخور گوزن ها افزودند و ۵ رأس آن ها نجات پيدا کرد ولي براي نجات قطعي، بايد دارو را به بدن آن ها تزريق کرد و شست و شو داد تا بار ديگر اين مشکل پيش نيايد ولي اين کار مستلزم زنده گيري گوزن هاست که کاري بسيار دشوار است و متأسفانه اسلحه هاي بيهوشي کافي نيز در اختيار سازمان محيط زيست قرار ندارد و دارو نيز به اندازه موردنياز فراهم نيست.
اين فعال محيط زيست با تأکيد بر اين پرسش اصلي که چرا چنين اتفاقي رخ داده است، ادامه داد: علت اين رخداد ناراحت کننده اين است که ارديبهشت ماه با بارندگي نامعمولي و در پي آن افزايش رطوبت که سبب طغيان اين مگس ها در هواي گرم مي شود، رو به رو بوديم، البته بايد به ياد داشته باشيم که اين گونه ها در طول تاريخ بارها با اين مشکل رو به رو بوده اند ولي آن ها مي توانستند با اين شرايط دشوار اقليمي، سازگاري پيدا کنند. زيرا اين منطقه سرشار از تالاب ها و رودخانه هاي متعدد بوده است که در چنين شرايطي، گوزن ها خود را در آب مي انداختند و بدن شان را به گل هاي اطراف تالاب مي ماليدند و لاروها و حشرات و جراحت هاي شان را به حداقل مي رساندند و خود را از مرگ نجات مي دادند.
ولي با وجود سد کرخه و سيمره و تغيير نظام آب شناختي در بالادست اين منطقه، تالاب ها خشک شدند و آب چنداني وجود ندارد و آن ها با آبشخورهاي مصنوعي به حيات شان ادامه مي دهند. در حال حاضر آن ها بعد از چندين مرحله در حصار بودن، رها شده اند و در واقع موجوداتي نيمه اهلي هستند و نمي توانند مثل اجدادشان در برابر شرايط طبيعي منطقه مقاومت کنند و به طور مرتب به تيمار نياز دارند.
به عبارتي آن ها در محيط طبيعي شان قرار ندارند بلکه در با غ وحشي بزرگ تر نگهداري مي شوند، بنابراين آسيب پذيري بيشتري دارند. کارشناس محيط زيست در برابر اين سوال که آيا هنوز هم مي توان براي احياي شرايط اقليمي طبيعي زيستگاه اين گنجينه ملي کاري کرد يا خير؟ پاسخ داد: اگر حقابه محيط زيست منطقه را رعايت کنيم و اگر وزارت نيرو را مجاب کنيم اين حقابه را در اختيار منطقه قرار دهد و به سمت بهبود شرايط زيستگاه حرکت کنيم چه از نظر پوشش گياهي و چه از نظر منابع آبي، مي توانيم اين شرايط را ايجاد کنيم به گونه اي که ديگر از آبشخورهاي مصنوعي تغذيه نکنند. در حال حاضر يا بايد شرايط طبيعي را احيا کنيم يا مراقبت هاي پزشکي و محيط بانان را افزايش دهيم.
نه اين که بعد از مرگ ۳۵رأس از آن ها تازه متوجه شويم چه اتفاقي افتاده است بلکه با مرگ اولين گوزن بايد موضوع را مي فهميديم و پيش بيني مي کرديم. حال اگر قدرت انساني، امکانات نرم افزاري لازم و شرايط بهبود زيستگاه طبيعي را نداريم از خير پرورش و استقرار آن ها در محيط هايي مثل کرخه بگذريم! نماينده موسسه تحقيقات جنگل ها و مراتع کشور در دفتر پژوهش هاي محيط زيست و توسعه پايدار کشاورزي تات با اشاره به تأثير منفي سد کرخه و سيمره در فضاي منطقه افزود: بزرگ ترين خسارتي که احداث اين سدها وارد کرد اين بود که تالاب «هورالعظيم» به کانون گرد و خاک و افزايش ريزگردها تبديل شد.
اين تالاب را ۳رودخانه دجله، فرات و کرخه حفظ مي کردند. دجله و فرات توسط ترکيه و سوريه به محاق رفت و کرخه را ما از دسترس خارج کرديم. وي خاطرنشان کرد: حتي اين ادعا که با احداث اين سد ۳۰۰هزار هکتار اراضي زير کشت مي رود نيز محقق نشد و با توجه به اين که سد پشتيبان هم ساخته نشده ميزان رسوبات چندين برابر شده است و نيروگاه برق آبي هم نتوانست به اهدافش برسد و ...
بر اساس خبرهاي منتشر شده تنها ۱۱۰ رأس گوزن زرد در جنگل هاي دز و کرخه زندگي مي کنند که با احتساب تلف شدن ۳۵رأس از اين تعداد، تنها ۷۵رأس باقي مانده است. يادمان نرود هر آفريده اي گوشه اي از تجلي خداوندي است و هر موجودي تسبيح گوي خداوند ... اين روزها حال گوزن زرد ايراني، اين گونه زيباي کمياب خوب نيست. ما براي زنده ماندنش چه کاري مي توانيم انجام دهيم تا حيات او نيز ادامه يابد؟.