loading...
حیات وحش
amirhossein بازدید : 143 جمعه 07 تیر 1392 نظرات (0)

راسته:غاز سانان-anseriformes

اردک های غازنما-shelducks

نام علمی:Tadorna ferruginea

نام انگلیسی:Ruddy Shelduck

آنقوت پرنده‌ای است به طول ۵۸ الی ۷۰ سانتیمتر که عرض بال‌های آن در حالت باز، بین ۱۱۰ تا ۱۳۵ سانتیمتر می‌باشد. آنقوت هم اندازه تنجه بوده و در واقع، اردکی شبیه غاز است. منقار نسبتاً کوچک و سیاه رنگی دارد. بال و پر به رنگ قهوه‌ای مایل به نارنجی یک دست و سر و گردن کم رنگ‌تر می‌باشد. روی تنه و زیر تنه به رنگ نارنجی بلوطی و سر از نخودی روشن تا مایل به سفید متغیر است. پرهای پروازی بال سیاه رنگ می‌باشد. روی بال به رنگ سبز براق و رنگین کمانی و پیش بال و زیر آن کاملاً سفید است. پاها، دم‌گاه و دم سیاه رنگ می‌باشد. از دور، هر دو جنس شبیه به هم دیده می‌شوند در حالی که از نزدیک، دو جنس متفاوت از هم هستند. در طول فصل جفت‌گیری (تابستان)، سر و گردن پرنده نر بالغ کرم رنگ با طوقی باریک و سیاه در پایین گردن است ولی پرنده ماده و نابالغ فاقد این طوق می‌باشد. سر پرنده ماده کم رنگ‌تر و تقریباً سفید بوده و در گونه‌ها و پیشانی، بخش‌های سفید رنگ دارد.
در هنگام پر‌ریزی، ظاهر آنقوت تغییرات بسیاری می‌یابد هر چند که روند پر‌ریزی تدریجی و نامحسوس است. در خارج از فصل جفت‌گیری، طوق گردنی سیاه رنگ در پرنده نر کم رنگ‌تر شده یا کاملاً محو می‌شود به عبارت دیگر پرهای گردن جنس نر سالی دو بار عوض می‌شود.
جوجه‌ها بعد از تولد و در دوره‌ای که هنوز پوشیده از کرک هستند دارای رو تنه قهوه‌ای تیره و زیر تنه سفید رنگ می‌باشد. صورت اغلب سفید و پاها و منقار خاکستری رنگ است. پرندگان نابالغ شبیه بالغین هستند ولی رنگ پر و بال آنها کم رنگ‌تر بوده و علائم خاکستری رنگ، روی بال‌ها دارند. پرواز آنقوت بیشتر شبیه غاز است تا اردک. پرواز آن، مانند اردک‌های سر سبز، سریع و مستقیم با بال زدن‌های آهسته می‌باشد. در این حالت، آنقوت را می‌توان از روی قوس گردن و افتادگی شانه، از اردک‌های سر سبز تشخیص داد. در پرواز، پوش‌پرهای سفید بال کاملاً مشخص است.

تغذیه و رفتار

آنقوت‌ها همه چیز‌خوار بوده از علف‌ها، دانه‌ها، حشرات، نرم‌تنان و ماهیان تغذیه می‌کنند. در مقایسه با اکثر اردک‌ها بیشتر خشکی‌زی بوده و بیشتر وقتشان را در خشکی و دور از آب صرف می‌کنند. آنها در علفزارهای خشک علف‌ها را می‌چینند و حشرات را پیدا کرده و می‌خورند و در داخل خاک‌های نرم به جستجوی لارو حشرات می‌پردازند. همانند دیگر اردک‌ها، می‌توانند روی آب نیز بچرخد و در هنگام تغذیه در آب‌های کم عمق با سر و ته شدن در داخل آب، به جستجوی حشرات و گیاهان آبزی بپردازند.
آنها شناگران ماهری بوده و در هنگام شنا، سر خود را راست گرفته و جلوی بدن را پایین می‌دهند.
اگر چه آنقوت‌ها ممکن است در سراسر سال، در برابر دیگر پرندگان، حالت ستیزه‌جو داشته باشند ولی در زمان تولید‌مثل، بیشتر طالب قلمرو هستند به طوری که پرنده نر فعالانه از محدوده خودش دفاع می‌کند و دیگر پرندگان آبزی را از آن دور می‌کنند. ولی غیر از این زمان، اغلب سال را در همراهی با دیگران و بعضاً در قالب گله‌های چند هزارتایی می‌گذرانند. گروه‌های خانوادگی (هم والدین و هم فرزندان یک ساله آنها) تمایل دارند در قالب یک واحد در کنار هم بمانند. آنقوت‌ها معمولاً به صورت جفت جفت یا گروه‌های کوچک دیده می‌شوند و به ندرت گله‌های بزرگی می‌سازند. در عین حال در دریاچه‌ها یا رودهای آرام اجتماعات زمستانی بسیار بزرگی ممکن است تشکیل دهند.
در اسارت، آنقوت‌ها خلق و خوی تهاجمی و غیراجتماعی دارند و بهتر است به صورت جفت جفت نگهداری شوند مگر آن که محدوده خیلی بزرگی برای آنها در نظر گرفته شود. در این صورت، می‌توان آنها را با دیگر گونه‌ها یک جا نگه داشت هر چند در زمان تولید‌مثل، پرخاشگر هستند:
آنقوت‌ها پرندگان پر طاقتی بوده و قادر به تحمل آب و هوای بسیار سرد می‌باشند.

تولید‌مثل

بین دو جنس، پیوندهای جفتی قوی تشکیل می‌شود که معمولاً برای تمام عمر برقرار می‌ماند. آنها عموماً در حفره‌های روی زمین و داخل شن‌ها و بعضاً در شکاف صخره‌ها و در سوراخ‌های داخل تنه درختان لانه می‌سازند. لانه معمولاض به وسیله جنس ماده و از مواد گیاهی در دسترس ساخته شده و با کرک آستر می‌شود. بعضی مواقع، آنقوت‌ها چندین کیلومتر دور از نزدیک‌ترین رودخانه یا دریاچه به تولید‌مثل می‌پردازند. پرنده ماده در داخل سوراخ، بین ۶ تا ۱۲ تخم سفید صاف می‌گذارد و روی آنها می‌خوابد، جوجه‌ها بعد از ۲۸ الی ۳۰ روز از تخم در می‌آیند. هر دوی والدین از جوجه‌ها مراقبت می‌کنند. حدود ۸ هفته طول می‌کشد تا جوجه‌ها پر در بیاورند.
پرندگان جوان تا دو سالگی قادر به تولید‌مثل نیستند.

پراکندگی آنقوت

گرچه جمعیت‌های بسیار کوچکی از آنقوت در شمال غربی آفریقا و اتیوپی وجود دارد ولی بیشتر این پرنده در مناطق مرکزی و جنوبی اوراسیا، از جنوب شرقی اروپا تا آسیای مرکزی و جنوب شرقی چین و در زمستان تا هندوستان و اندونزی پراکنده است. در جنوب شرقی اروپا و جنوب اسپانیا بسیار کمیاب می‌باشد در محدوده آسیا به وفور یافت می‌شود ولی آنقوت‌ها عمدتاً مهاجر بوده و زمستان را در جنوب آسیا می‌گذراند.
آنقوت‌ها را می‌توان در کشورهایی چون الجزایر، مصر و اتیوپی، فرانسه، آلمان، بلغارستان، بلژیک، بلاروس، کره، ژاپن، چین و هند یافت. این پرنده در ایران و کشورهای حاشیه آن نظیر ترکیه، ارمنستان، آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان، افغانستان، پاکستان، عمان، امارات متحده عربی، عربستان، کویت و عراق نیز وجود دارد.
در ایران، ‌آنقوت‌ها در اغلب مناطق شمال، غرب و جنوب ایران دیده می‌شوند. به طور کلی محدوده پراکندگی این گونه در جهان بسیار گسترده است به طوری که بر اساس تخمین‌های به عمل آمده، بین ۱ تا ۱۰ میلیون کیلومتر مربع را شامل می‌شود. جمعیت جهانی آنقوت را ۱۷۰ تا ۲۲۰ هزار قطعه تخمین می‌زنند.

زیستگاه آنقوت

آنقوت در مقایسه با تنجه، وابستگی کمتری به آب نشان می‌دهد. زمستان‌ها را در سواحل ماسه‌ای، دریاچه‌ها، کنار رودخانه‌ها، کشتزارها و حتی استپ‌های خشک می‌گذراند. به طور کلی، آنقوت ساکن زمین‌های باز است.

وضعیت حفاظتی آنقوت

وضعیت حفاظتی آنقوت:

هنوز برنامه حفاظتی خاصی برای این پرنده در نظر گرفته نشده است.
این گونه در معرض تهدید نبوده و در لیست قرمز IUCN قرار ندارد. هر چند که جمعیت آن در محدوده جهانی در نواحی غربی کاهش یافته است. به هر حال، حفاظت از مناطق تولید‌مثل این پرنده و جلوگیری از شکار آن ضروری است.

 
amirhossein بازدید : 127 جمعه 07 تیر 1392 نظرات (0)

 

در سال ۱۷۸۳ کشورنوپای ایالات متحده آمریکا تنها از سیزده ایالت که عموما در منطقه «نیوانگلند» در کرانه های اقیانوس اطلس بودند شامل شده بود. ولی به تدریج با تصرف فلوریدای اسپانیا و خرید سرزمین پهناور «لوئیزیانا» به مبلغ شش میلیون دلار در سال ۱۸۰۶ از ناپلئون بناپارت، سرزمین های بسیاری در حیطه قدرت آمریکا قرار گرفت.
سرزمین های جنگلی و حاصلخیز جنوب شرقی امریکا چون لوئزیانا و «آرکانزاس» بهترین مکان برای ایجاد کشتزارهای بزرگ پنبه بودند و این پاکتراشی به نابودی گونه هایی چون «پوما» (شیر کوهی) و «گوزن الک شرقی» منجر شد. پس از پایان جنگ های داخلی در دهه ۱۸۶۰ فشار صنایع تولید الوار برای ترمیم خرابی های گسترده در ایالات جنوبی به تدریج باعث از دست رفتن یکی از بزرگترین گونه های دارکوب دنیا یعنی «دارکوب نوک عاجی» (Campephilus principalis) شد.
در کنار پاکتراشی جنگل ها، قطع درختان کهنسال و دارای چوب‌های پوسیده مناسب برای تغذیه و زادآوری در کنار شکار برای گوشت و در آخرین سال ها فروش پوست های کنده شده به مجموعه داران و موزه ها باعث کاهش شدید گزارش های مشاهده این گونه دارکوب شد و آخرین جفت در فلوریدا در دهه ۱۹۲۰ شکار شد. با بالا رفتن حساسیت ها در دهه ۱۹۳۰ تعدادی عکس از این گونه که برآورد می شد تنها ۳۰ فرد از آن برجای مانده باشد گرفته شده و با هماهنگی با یک شرکت چوب بری، بخشی از آخرین زیستگاه جنگلی در سال ۱۹۳۸ ممنوع القطع اعلان شد. ولی با این وجود در سال ۱۹۴۴ آخرین گزارش مستند مشاهده یک دارکوب ماده در دست است.
زیرگونه موجود در جزیره کوبا نیز به دلیل پاکتراشی جنگل های جلگه ای برای کاشت نیشکر و تخریب جنگل های کوهستانی برای تولید ذغال وضعیت مناسبی نداشت و گویا در دهه ۱۹۸۰ این زیرگونه کوبایی نیز نابود شد. با این وجود همواره گزارش های مشکوکی از مشاهده دارکوب نوک عاجی وجود داشت و به همین دلیل در سال ۲۰۰۸ آزمایشگاه پرنده شناسی دانشگاه «کرنل» جایزه ای به مبلغ ۵۰۰۰۰ دلار برای یافتن گزارش هایی مستدل از وجود قطعی این گونه تعیین کرد.
هرچند گهگاه گزارش های مشاهده، امید وجود این دارکوب با شکوه را زنده می کند ولی به دلیل وجود گونه «دارکوب تاجدار» (که شباهت ظاهری زیاد و همچنین زیستگاه مشترک با نوک عاجی دارد)، تا زمانی که یک نمونه زنده دارکوب نوک عاجی و یا پرهایی که با آزمایش DNA حیات این پرنده را ثابت کند، به دست نیاید نمی توان به عکس هایی محو و گزارش های شفاهی تکیه کرد.
در سفری که نگارنده این نوشتار همراه با جناب آقای «فرشید جعفر زاده» در رکاب جناب آقای «امید منظم» به ارتفاعات جنگلی تنکابن داشتیم، به هنگام ورود به یک طرح بهره برداری از جنگل چندین نکته بسیار ملموس بود. روزگاری جلگه تنکابن پوشیده از پوشش جنگلی هیرکانی با گونه شاخص درخت بلند «مازو» همچون جنگل «سیسنگان» و نور بود، ولی از سال ۱۳۰۰ با ریشه کن کردن بیماری مالاریا و طرح ریزی نوین شهر، جمعیت از منطقه خوش آب و هوا و مرتفع «خرم آباد» به جلگه هدایت شد. در حال حاضر تنها پوشش جنگلی قابل ملاحظه در کوهستان ها وجود دارد و در مناطق کوهپایه ای که در بیشتر مناطق باغ های چای ایجاد شده بود، اکنون ویلا سازی به شدت رونق گرفته و هر روز شاهد نفوذ و دست اندازی به جنگل های کوهپایه ای «دوهزار» هستیم.
روزگاری طرح های پاکتراشی جنگل های پهن برگ هیرکانی و کاشت گونه های سوزنی برگی چون «نراد» به دلیل تغییر گونه های غالب تشکیل دهنده پوشش گیاهی و خشک شدن، باعث از دست رفتن مفهوم جنگل هیرکانی در آن مناطق شد. در طرح بهره برداری تنکابن درختان نسبتاً هم سال و جوان، نشان دهنده پاکتراشی قدیم و جلوگیری از دست اندازی و تغییرکاربری و احیای پوششی با استفاده از یک و یا دو گونه هستند.گرده بینه های قطع شده کنار مسیر بیشتر از نمونه های پیر و همراه با چوب پوسیده هستند که نشان از قطع تک گزین با شیوه کنونی بهره برداری است. ولی در اینجا نیز همچون جنگل های جنوب شرقی آمریکا از دست رفتن نمونه های کهنسال باعث نابودی منابع غذایی(لارو حشرات) و مکان آشیان سازی گونه هایی چون دارکوب می شود.
«دارکوب سیاه» (Dryocopus maritus) بزرگترین گونه دارکوب ایران (و شاید غرب آسیا و اروپا) است و در مقایسه با دیگر گونه های دارکوب موجود (چون «سوری» و «سبز») جایگاهی همچون گونه دارکوب عاجی جنوب شرق آمریکا را اشغال کرده است.
در بسیاری از کشورها ( البته نه همچون مالزی و اندونزی و فیلیپین و آمریکای لاتین که شرکت های بهره بردار در کنار شرکت های پرورش دهنده نخل های روغنی و گله داران دست به قطع یکسره جنگل ها می زنند) جز در نواحی پرورش و در واقع زراعت گونه های چوبی دست کاشت و سریع الرشد، اصله های مورد نظر به شیوه تک گزین برداشت می شوند و در بسیاری از پارسل های جنگلی، نمونه هایی برای بذر افشانی به شیوه طبیعی و برای جمع آوری بذر از نمونه های مرغوب و مدنظر صنایع چوب نگاهداشته می شوند. هرچند شیوه کنونی برداشت تک گزینی در نواحی هیرکانی همچون قطع یک سره و کاشت انبوه سوزنی برگان غیر بومی باعث تخریب و تغییر زیستبوم نمی شود، ولی حذف پایه های دارای چوب پوسیده که پناهی برای آشیان سازی و تغذیه گونه دارکوب سیاه هستند، نسل این گونه را در معرض نابودی قرار خواهد داد.
برنگارنده معلوم نیست که گونه دارکوب سیاه وابسته به جنگل های جلگه ای بوده و یا قادر به زادآوری در جنگل های کوهستانی به عنوان بخش اعظم جنگل های برجای مانده هیرکانی است و آیا این گونه در لکه های جنگلی جلگه ای همچون سیسنگان و نور وجود دارد یا خیر.
در جنگل سیسنگان، قطع درختان ارزشمند بلند «مازو» و «آزاد» طبق قانون ممنوع است و تنها پایه های خشکیده و افتاده بر روی زمین مجاز به خروج و استفاده هستند. هرچند با ریختن گازوئیل و آب آهک به زیر هرپایه پولساز آزاد و بلند مازو می توان آن را به سرعت خشک کرد که این شیوه به راحتی در باغ های تهران مشاهده می شود و در خیابان ولیعصر هر صاحب بوتیک و پاساژی با فراغ بال، هر چنار مزاحم و مخل کسب و کار را خشک می کند که اکنون به راحتی می توان درختان قطع شده توسط پیمانکاران را مشاهده کرد که آتش شومینه نوکیسه گان می شوند!
وجود درختان در حال تجزیه و پوسیده بخشی جدا ناشدنی از فرایند چرخه زیستی هر زیستگاه جنگلی است و در بسیاری از جنگل هایی که دارای ارزش زیستی و نه تجاری هستند، مدیران و کارشناسان به هیچ روی اجازه انتقال پایه های افتاده بر کف جنگل و در حال تجزیه را نمی دهند.

amirhossein بازدید : 437 جمعه 07 تیر 1392 نظرات (0)

 منطقه سیاه کوه در تاریخ ۱۳۸۰/۷/۲۵ به عنوان منطقه حفاظت شده و سپس بخشی از آن طی مصوبه شماره ۲۹۳ شورای عالی محیط زیست (کمیسیون زیر بنائی دولت) مورخ ۱۳۸۶/۱۱/۱۲ بعنوان پارک ملی سیاه کوه به مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست پیوست.

پارک ملی سیاه کوه با مساحت ۸۰,۷۸۶ هکتار در جوار منطقه حفاظت شده سیاه کوه (مساحت منطقه حفاظت شده سیاه کوه ۱۲۴۹۹۶ هکتار می باشد) در محدوده بین استان های یزد و اصفهان واقع شده که بخش های جنوبی این منطقه از نظر تقسیمات سیاسی کشوری در استان یزد و بخش های شمالی آن در استان اصفهان قرار دارد.

سیاه کوه در مجاورت یکی از وسیع ترین عرصه های بیابانی کشور قرار گرفته است و اکوسیستم های متنوعی نظیر کویر، بیابان، استپ و نمکزار در این عرصه دیده می شوند.

پارک ملی سیاه کوه از بکرترین پارک های ملی کشور به‌ شمار می رود و با وجود ده‌ها گونه نادر جانوری و گیاهی از جمله ناشناخته‌ترین مناطق حفاظت شده دنیا و یکی از بلامعارض‌ترین مناطق در کشور است.

یکپارچکی زیستگاه‌ و ناچیز بودن تعارضات انسان ساخت در منطقه حفاظت شده و پارک ملی سیاه کوه، این منطقه را از نظر حفظ نگهداری و احیای جمعیت‌ گونه‌های حیات وحش ممتاز کرده است به گونه‌ای که ارتفاعات سیاه کوه از مطلوبترین زیستگاه‌های کل و بز در استان یزد است و اشکال تپه ماهوری و وجود دره‌های متعدد نیز جمعیت‌ مناسبی از قوچ و میش را در خود جای داده است.

گونه های شاخص جانوری سیاه کوه:

به‌طور کلی در پارک ملی و منطقه حفاظت شده سیاه کوه ۱۹ گونه پستاندار شناسایی شده است که از این تعداد هشت گونه به عنوان اولویت‌های حفاظتی مطرح شده‌اند، اما در بین‌ آنها یوزپلنگ، کاراکال و شاه روباه اهمیت بیشتری دارند.

پستانداران: پستانداران پارک ملی و منطقه حفاظت شده سیاه کوه عبارتند از: کل و بز، قوچ و میش، جبیر، گرگ، شغال، روباه معمولی، شاه روباه، پلنگ، یوزپلنگ آسیایی، کاراکال، کفتار، خرگوش، تشی، خارپشت ایرانی، هامستر خاکستری، موش خانگی، دوپای کوچک، پامسواکی بزرگ و روباه شنی.

زیستگاه کل و بز در ارتفاعات سیاه کوه و زیستگاه‌ قوچ و میش در ارتفاعات و دامنه‌های قاسم وزیر و یارعلی از شرایط مطلوبی خوبی برخوردار هستند.

جبیر از دیگر گونه‌های برجسته پارک ملی سیاه کوه به‌ شمار می رود که دامنه انتشار این‌ گونه در عرصه‌های دشتی شرق پارک ملی و امتداد آن در منطقه حفاظت شده سیاه کوه گسترده شده و جمعیت آن روند روبه رشدی به‌ خود گرفته است.

پرندگان: ۳۴ گونه پرنده در سیاه کوه شناسایی شده که ۱۱ گونه واجد ارزش های حفاظتی است که در میان آنها عقاب شاهی، بالابان، شاهین، بحری و هوبره در معرض خطر انقراض قرار دارند و از اهمیت بالایی برخوردار هستند. سایر پرندگان این منطقه شامل سارگپه پا بلند، زاغ بور، باقرقره شکم سیاه، باقرقره گندمی، چکاوک بیابانی، تیهو، کبک، زنبور خوار معمولی و انواعی از گنجشک سانان می باشد.

هوبره از پرندگان مهاجری است که در دشت‌های اطراف سیاه کوه، یارعلی و قاسم وزیر در زمستان دیده می شود و پرندگان مهاجری از راسته شاهین سانان و پرندگان کنار آبزی نیز در منطقه دیده شده‌اند.

خزندگان: بزمجه بیابانی، سوسمار خاردم ایرانی، آگامای سروزغی خاکستری، آگامای چابک، مار شاخدار، شترمار شیرازی، لاک پشت مهمیزدار و جکوی دم پخ از جمله خزندگان شناسایی شده در پارک ملی سیاه کوه محسوب می شوند.

پوشش گیاهی:

تاکنون ۴۷ گونه گیاهی در پارک ملی سیاه کوه شناسایی شده است که چهار گونه شامل کلاه‌ میرحسن دم عقربی، شور یزدی، آویشن شیرازی و گل زوفا دارای ارزش حفاظتی است و دو گونه نیز از نظر ارز‌ش‌های اکولوژیک حائز اهمیت می باشد.

رویشگاه های طبیعی منطقه شامل انواعی از تیپ های گیاهی است که از آن جمله می توان به تیپ درمنه – قیچ، تیپ قیچ، تیپ پرند، تیپ رمس، تیپ رمس – قیچ، تیپ جفنه – درمنه، تیپ گز، تیپ تاغ، تیپ کسیدان و تیپ بادام کوهی اشاره کرد.

اقلیم سیاه کوه:

مرتفع‌ترین نقطه منطقه، قله سیاه کوه (کافرکوه) با ارتفاع ۲۰۵۰ متر در نیمه جنوبی منطقه است که به همراه ارتفاعات به هم پیوسته مجاور آن از بهترین زیستگاه‌های کل و بز در استان یزد بشمار می آید.

براساس تحلیل آمار ایستگاه‌های کلیماتولوژی اطراف پارک ملی و منطقه حفاظت شده سیاه کوه، متوسط بارندگی سالانه منطقه ۴۸ میلی متر برآورد شده است که حداکثر بارندگی در فصل زمستان در دیماه و حداقل در فصل تابستان به وقوع پیوسته است.

تغییرات دمایی شبانه روز در این منطقه شدید است، زمستان‌های سرد و خشک و تابستان‌های بسیار گرم و خشک از دیگر ویژگی های اقلیمی سیاه کوه به‌ شمار می آید.

منابع آب:

با توجه به اقلیم و موقعیت جغرافیایی منطقه، هیچ گونه رودخانه دائمی در پارک ملی سیاه کوه وجود ندارد و تنها در زمان بارندگی های شدید، رودخانه های فصلی و موقتی منطقه آبدار می شوند.

مهمترین منابع تامین کننده نیاز آبی حیات وحش شامل چشمه ها و سنگ آبهاست و منبع اصلی تامین آب مورد نیاز گونه های کوهزی ارتفاعات سیاه کوه به ویژه کل و بز نیز سنگ آبها هستند.

در یک نگاه کلی کمبود منابع آب در پارک ملی و منطقه حفاظت شده سیاه کوه مشهود است اما از جمله منابع آب این منطقه می توان به چشمه قاسم وزیر، چشمه یارعلی، چشمه خلق، دوگنبد، چاه ریزآب خرما، سبز چاه، قناتوک، ریزآب صالحی، ریز آب معراجی و چشمه تیهو اشاره کرد.

همچنین برای رفع مشکل‌ کم آبی در سال‌های اخیر تعدادی آب انبار توسط اداره کل حفاظت محیط زیست استان یزد ساخته شده که در خشکسالی ها نقش بسیار مهمی در ماندگاری حیات وحش در منطقه ایفا کرده‌اند، که از جمله این آب انبارها می توان به آب انبار لای معدن، ریز آب خرما، چهل تغار، قاسم وزیر و آب انبار حوض ابریشم اشاره کرد.

دسترسی به سیاه کوه:

دو ورودی اصلی در شمال شرقی و جنوب شرقی منطقه حفاظت شده سیاه کوه که هر دو از جاده آسفالته اردکان – چوپانان منشعب می شود، به عنوان راههای دسترسی اصلی به منطقه محسوب می شوند که ورودی جنوب شرقی در کیلومتر ۴۰ جاده اردکان – چوپانان و ورودی شمال شرقی در کیلومتر ۱۱۵ همین جاده قرار دارد.

amirhossein بازدید : 145 جمعه 07 تیر 1392 نظرات (0)

پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران: یک بهله عقاب طلایی بالغ و جوان که دچار شکستگی از ناحیه استخوان های درشت نی و نازک نی بال چپ شده بود توسط یکی از علاقمندان به حیات وحش در منطقه راز و جرگلان بجنورد درحالیکه توانایی پرواز نداشت پیدا شده و به اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی تحویل گردید. مهندس آبسالان مدیر کل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی گفت: روز گذشته عمل جراحی بر روی بال این پرنده ارزشمند با اعلام آمادگی و حضور آقای دکتر گنجی پزشک متخصص ارتوپد که از علاقمندان حیات وحش می باشند با موفقیت انجام شد. در این عمل جراحی حدودا یک ساعته که در کلینیک دامپزشکی دکتر نقدی پور و با همکاری دکتر هادی شریف دامپزشک علاقمند به حیات وحش انجام پذیرفت، پلاتین گذاری استخوان درشت نی عقاب انجام گرفت و کلیه هزینه های جراحی نیز توسط دکتر گنجی و دکتر شریف تقبل شد. با توجه به عدم وجود جای گلوله و زخم ، همچنین زاویه شکستگی استخوان ها در عکس رادیولوژی، به احتمال فراوان آسیب دیدگی این پرنده در اثر برخورد با کابل های برق در هنگام شیرجه عقاب برای شکار بوده است. پس از عمل جراحی، عقاب طلایی به اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی انتقال یافته است تا تحت مراقبت های بعد از جراحی قرار گیرد.

amirhossein بازدید : 111 جمعه 07 تیر 1392 نظرات (0)

باسلام

وبلاگ حیاط وحش از امروز شروع به کار کرده و امید واریم مطالب خوبی را به شما ارائه دهد

امیدواریم این وب  بتواند اخبار روز حیات وحش کشورمان و جهان را به شما مخابره کند

برای حمایت از ما لطفا ثبت نام کنید

 با تشکر...

تعداد صفحات : 7

درباره ما
Profile Pic
باسلام امیدوارم در این وبلاگ بتوانم مطالب خوبی را به شما ارائه دهم و سعیی من در زیباتر سازی وبلاگ و قرار دادن مطالب بهتر در وبلاگ می باشد در صورت تمایل می توانید در وب ثبت نام کنید و در خبر نامه هم عضو شوید خوشحال شدم که به وب من سر زدید برای تبادل لینک می توانید از تبادل لینک هوشمند سایت استفاده کنید من امیرحسین 10ساله از سبزوار هستم دوستدار حیات وحش با تشکر...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    شما سایت را چگونه ارزیابی می کنید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 66
  • کل نظرات : 23
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 18
  • بازدید امروز : 24
  • باردید دیروز : 20
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 188
  • بازدید ماه : 619
  • بازدید سال : 3,706
  • بازدید کلی : 40,116
  • کدهای اختصاصی